واکسن یک سالگی
عزیزدلم دیروز ٢٤ آذر 9٢ واکسن یکسالگیتو زدی .البته با یک هفته تاخیر چون بهداشت میگه این دارو چون خیلی گرونه و هر دارویی 4 دوز داره برای یک نفر نمیتونن باز کنند چون بعد از 4 ساعت فاسد میشه بنابراین همه اونایی که نوبت واکسن یکسالگشونه یک روز باید با هم در مرکز بهداشت حضور داشته باشند تا دارو تزریق کنند وقتی با بابایی رفتیم بهداشت پر از بچه های یکساله بود آخی بخاطر واکسنی که بهشون میزدند همشون گریه میکردند اول قد و وزن و دور سرتو گرفتن و بعد واکسنتو که اسمش MMRتو بازوی دست سمت راستت زدندخیلی پسر خوبی بودی .فقط یک کم گریه کردی ،بعدش هم اومدیم خونه دیگه یادت رفت .من هم مرخصی گرفتم وتم...
نویسنده :
ناهید مامان آراد
8:37
عکسهای تولد یک سالگی آراد
تقدیم به عزیزترینم
پسرم دردانه زیبایم آراد عزیز تر از جانم پاره ی تنم صدای دلنوازت را ... نگاههای معصومانه ات را...... شیطنت های کودکانه ات را..... اشک های بی کینه ات را دل پاک و مهربانت را همه را دوست دارم می دانی... تو مژدگانی همه ی مهربانی های عالمی تو بهترین همدم و مونس تو ارزنده ترین هدیه ی خدا بر روی زمینی و در یک کلام تو رحمت کاملی تو را با همه ی وجود دوست می دارم پسرم همیشه خوب باش و خوب بمان میشــــه اسـم پاکتو / رو دل خـــــدا نوشت میشه با تو پر کشی...
نویسنده :
ناهید مامان آراد
9:41
دردسرهای تهیه شیرخشک
آراد نازنازی در طول دوران نوزادی شیر خودمو میخورد چون سیر نمیشد دکتر گفت بهش شیر خشککم بده اولین شیر خشکی که به آراد دادم بیومیل پلاس بود که مدتی آراد اونو میخورد ولی همیشه شکمش درد میکرد و یبوست داشت برا همیمن دکترش گفت باید ازشیرخشکهایی که دارای مارک HAهستند استفاده کنیم برای همین من ببلاک اچ آ انتخاب کردم و بهش دادم که خوشبختانه باهش سازگار بود از وقتی که سر کار اومدم آراد دیگه شیر خشکو به شیر من ترجیح داد برای تهیه شیر خشک دردسری نداشتیم تا اینکه به دلایلی این شیر خشک تو بازار کمیاب شد و هیچ جا گیر نیومدحتی شهرهای اطراف گرگان تا اینکه یکی از آشنایان با تهران هماهنگ کرد و تونست 12 تا برامنو گیر بیاره مدتی مشک...
نویسنده :
ناهید مامان آراد
8:31
شعرهای کودکانه برای پسرم آراد
یه روز بابای نی نی وقتی اومد به خونه آورد برای نی نی یه چتر بچه گونه حالا نی نی به چترش خیلی علاقه منده گاهی اونو میبوسه باز میکنه میبنده گاهی توی حیاطه میگیره چترو بالا ولی هنوز یه بارون نیومده تا حالا هر روز به ابرا میگه بارون بشی...
نویسنده :
ناهید مامان آراد
10:36
شب تاسوعای حسینی
هر که پيمان با هو الموجود بست گردنش از بند هر معبود رست تيغ بهر عزت دين است و بس مقصد او حفظ آئين است و بس خون او تفسير اين اسرار کرد ملّت خوابيده را بيدار کرد رمز قرآن از حسين آموختيم زآتش او شعله اندوختيم در شب تاسوعای حسینی طبق یک رسم دیرین در گرگان مراسم پا منبری برگزار میشود که در محلات قدیمی گرگان مثل سر...
نویسنده :
ناهید مامان آراد
9:02
ویروس جدید سرماخوردگی
چقدر سخت گذشت(2) ازروز شنبه 25/8/92 پسر نازم دچار سرماخوردگی شد ومن هم طبق روال قبل به دکتر پسرم خانم فولادی نژاد زنگ زدم واقعا دکتر دلسوزی است منو راهنمایی کرد پس از مصرف داروها دیدم آراد خوب نمیشه بردمش دکتر گفت مشکلی نداره و یک دارو دیگه به داروهای آراد اضافه کرد آراد آوردم خونه دو روز بعد وقتی داشتم حاضر میشدم بیام سرکار آراد بیدار شد و کلی استفراغ کرد اونم به فاصله20 دقیقه و چندین بار همینطوری که گریه میکردم با داداشم و باباش ساعت 7 صبح بردیم بیمارستان طالقانی یکسره بالا میاورد وقتی دکتر معاینه کرد گفت بایدبستری بشه من چون به هیچ دکتری جزء دکتر خودش اطمینان ندارم زنگ زدم به گوشیشون و جواب دادند موضوع ...
نویسنده :
ناهید مامان آراد
8:03
روزئولا اینفانتوم
چقدر سخت گذشت(١) پسرم سه شنبه 5 شهریور تب شدیدی کردی ساعت 2 شب با دائیت و بابات بردیمت بیمارستان طالقانی که بیمارستان تخصصی کودکان است خیلی داغ بودی رو دستام بیحال افتاده بود ی دکتر گفت باید آزمایش بده تا بگم چکار کنیدو بگم چقدر بهش دارو بدید رفتیم آزمایشگاه از بس در زدیم خسته شدی آزمایشگاه با ما برخورد بدی داشت میگفت چرا در رو محکم یمیزنید بابات عصبانی شد گفت مگه حال بچه ام را نمیبینید بعد دکتر شیاف و سفکسیم داد بردمت خونه تبت اومد پایین باز دوباره بعد از چند ساعت رفت بالا دیگه گریه های خودم هم در آومده بود از دکترت نوبت گرفتم بردمت گفت ...
نویسنده :
ناهید مامان آراد
8:02